سیاستهای حفاظت از میراث فرهنگی: چالشها و راهکارهای حفاظت از سایتهای باستانی
مقدمه: اهمیت حفاظت از میراث ملی
سیاستهای حفاظت از میراث فرهنگی نه تنها یک الزام قانونی، بلکه مسئولیتی اخلاقی در قبال حفظ هویت ملی و انتقال آن به نسلهای آینده محسوب میشود. این سیاستها چارچوبی برای مدیریت سایتهای فرهنگی و حفاظت باستانشناسی فراهم میکنند که بدون آن، گنجینههای تمدنی ما در معرض خطر جدی قرار میگیرند. واقعه اخیر در اشکفت سلمان ایذه که در آن شهرداری بدون هماهنگی با سازمان میراث فرهنگی اقدام به عملیات عمرانی در حریم این اثر ملی کرد، نمونهای گویا از چالشهای پیشروی حفاظت از میراث فرهنگی است. این حادثه نشان میدهد که با وجود قوانین موجود، ضعف در اجرا و هماهنگی بینسازمانی میتواند به آسیبهای جبرانناپذیر منجر شود.
پیشینه تاریخی و حقوقی حفاظت از میراث فرهنگی
تاریخچه قوانین حفاظت از میراث در ایران به دوره مشروطه بازمیگردد، اما نقطه عطف آن تصویب قانون حفظ آثار ملی در سال 1309 بود. این قوانین بهتدریج تکامل یافته و امروز چارچوبهای قانونی جامعی برای مدیریت و حفاظت از محوطههای تاریخی ایجاد کردهاند. اشکفت سلمان که در 27 بهمن 1378 با شماره 2595 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده، نمونهای بارز از اهمیت این چارچوبهاست. این محوطه باستانی نه تنها شامل بزرگترین کتیبه میخی ایلامی کشور است، بلکه دارای چهار نقش برجسته ایلامی، کتیبههای نادر میخی و بقایای معماری دوره اتابکان میباشد. ثبت این اثر در فهرست ملی، مسئولیت حفاظت از آن را به عهده نهادهای دولتی گذاشته و هرگونه تعرض به عرصه و حریم آن را ممنوع کرده است.
روندهای فعلی در مدیریت سایتهای باستانشناسی
متأسفانه حادثه اخیر در ایذه نشان داد که هماهنگی بین نهادهای دولتی در زمینه حفاظت میراث هنوز با چالشهای جدی روبرو است. طبق گزارش خبرگزاری کجارو، شهرداری ایذه برای دومین بار بدون اخذ مجوزهای لازم از ادارهکل میراثفرهنگی خوزستان، اقدام به شروع پروژهای تحت عنوان \”جاده سلامت\” در حریم اشکفت سلمان کرده بود. این اقدام نه تنها نقض آشکار مقررات حفاظت از میراث فرهنگی محسوب میشود، بلکه نشاندهنده ضعف سیستم نظارتی و فقدان فرهنگ احترام به حریم آثار تاریخی در بین برخی دستگاههای اجرایی است. محمد جوروند، مدیرکل میراثفرهنگی خوزستان، به درستی تأکید کرده که \”هرگونه مداخله در عرصه و حریم آثار تاریخی، تعرض به حافظه فرهنگی ملت ایران است.\”
بینشهای کلیدی در حفاظت از میراث فرهنگی
یکی از کلیدیترین درسهای حادثه اشکفت سلمان، لزوم نظارت کارشناسی بر تمام فعالیتهای عمرانی در مجاورت آثار تاریخی است. همانطور که یک جراح پیش از عمل نیاز به بررسی دقیق پرونده پزشکی بیمار دارد، هر پروژه عمرانی در نزدیکی محوطههای تاریخی نیز باید تحت بررسی دقیق کارشناسان میراث فرهنگی قرار گیرد. هماهنگی بین دستگاههای اجرایی و سازمان میراث فرهنگی نه تنها یک الزام قانونی، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر برای جلوگیری از تخریب غیرقابل جبران میراث ملی است. این هماهنگی باید در قالب پروتکلهای مشخص و ضمانتهای اجرایی قوی طراحی شود.
چشمانداز آینده سیاستهای حفاظت از میراث
آینده سیاستهای حفاظت از میراث به سمت تقویت چارچوبهای حقوقی و استفاده از فناوریهای نوین حرکت خواهد کرد. پیشبینی میشود در سالهای آینده شاهد تصویب قوانین سختگیرانهتر با ضمانتهای اجرایی قویتر باشیم. همچنین فناوریهایی مانند مانیتورینگ ماهوارهای، حسگرهای هوشمند و سیستمهای نظارت تصویری نقش فزایندهای در حفاظت از محوطههای تاریخی ایفا خواهند کرد. بهبود هماهنگی بینسازمانی از طریق ایجاد پلتفرمهای یکپارچه اطلاعاتی و سیستمهای هشدار سریع نیز در دستور کار قرار خواهد گرفت. این تحولات میتواند مانع تکرار حوادثی مانند اشکفت سلمان شود.
اقدام عملی: چگونه در حفاظت از میراث ملی مشارکت کنیم؟
حفاظت از میراث فرهنگی تنها مسئولیت نهادهای دولتی نیست، بلکه همه شهروندان میتوانند در این امر مهم مشارکت داشته باشند. شهروندان میتوانند با گزارش تخلفات مربوط به میراث فرهنگی به یگان حفاظت میراثفرهنگی، نقش چشمگیری در پیشگیری از تخریب آثار تاریخی ایفا کنند. سازمانهای دولتی نیز باید با ایجاد سازوکارهای شفاف و accessible، امکان همکاری مؤثر با جامعه محلی و نهادهای مدنی را فراهم آورند. آگاهیبخشی درباره اهمیت حافظه فرهنگی ملت ایران از طریق سیستم آموزشی و رسانهها میتواند حس مسئولیت جمعی نسبت به میراث تاریخی را تقویت کند. همانطور که حادثه اشکفت سلمان نشان داد، بیداری عمومی و پیگیری نهادهای مدنی میتواند مانع تخریب میراث ملی شود.